هنوز هم کسی پیدا میشود که از خودش بپرسد: «فرانکی قویتر است یا آرنولد؟» واقعا «اگر راکی بابروسلی بجنگد، کدامشان برنده میشود؟» شما میگفتید راکی یا بروسلی؟
سر این که حرفتان را به کرسی بنشانید چقدر کلکل میکردید، چقدر چاخان سرهم میکردید؟ شاید الان خندهدار باشد، ولی همین پهلوان پنبهها که از سیستم قهرمانسازی هالیوود بیرون آمدهبودند و قرار بود کلی حرفهای سیاسی و فرهنگی آمریکایی را به خورد مردم بدهند، سالهای سال جزئی از زندگی ما بودند.
حالا شاید با قُدیت تمام بگوییم «نه»، شاید هم قبول کنیم و بگوییم «آره» .متأسفانه هنوز هم خیلیها فکر میکنند که اسم سیلوستر استالونه، راکی است و اسم ژان کلود وندام، فرانکی.
از ظهور اولین راکی سی سال میگذرد و حالا ششمین قسمت این مشتزن یهوری و محبوب روی پردة سینماها آمده.
منتقدها و مردم همانطوری که اولی را تحویل گرفتند، برای این یکی هم سر و دست شکستهاند. «راکی بالبوآ» در سه روز اول، 17 میلیون دلار فروخته و از منتقدان هم امتیاز 63 از 100 را گرفته است. ظاهرا برایشان خیلی مهم بوده که از عاقبت مردی که علاف آسمان جل بود و یک دفعه به قهرمان شکستناپذیر رینگهای بوکس تبدیل شده، باخبر شوند.
زندگی خود استالونه شباهت زیادی به زندگی راکی دارد. هر چند که استالونه بارها گفته فیلمنامة راکی هیچ ربطی به زندگی شخصی خودش ندارد و ایدة اصلی آن را از مبارزة محمد علی کلی و چاک پنر که مثل راکی یک قهرمان تو سری خورده بود گرفته است.
بعد از دیدن آن مسابقه، استالونه رفت خانه و در عرض سه روز، فیلمنامة «راکی» را نوشت تا بتواند یک جایی آبش کند و خودش نقش اصلی فیلم را بازی کند. پروندة بازیگریاش تا قبل از آن درخشان نبود: نقش یک آدمکش توی «موزِ» وودی آلن و همبازی شدن با جک لمون و جین فوندا توی دو تا فیلم درجه2، مهمترینهایش بودند.
بعد از کلی به این در و آن در زدن بالاخره دو نفر حاضر شدند که تهیهکنندة فیلم شوند، البته تغییراتی هم در فیلمنامه دادند تا استانداردهای فروش رعایت شود. قصة فیلم دربارة بوکسور توسری خورده و علافی بود که حالا میخواست با قهرمان سنگین وزن جهان «آپولو کرید» مسابقه دهد. تهیهکنندهها شخصیت آدریان (نامزد و بعدها زن راکی) را به داستان اضافه کردند و چون آپولو به تبعیت از محمد علی، سیاه پوست بود، میکی (مربی راکی) را به یک نژادپرست تبدیل کردند.
بودجة ساخت فیلم آنقدر کم بود (حدود یک میلیون دلار) که استالونه مجبور شد برای نقشهای فرعی از فک و فامیل خودش استفاده کند: پدرش زنگ رینگ را در شروع و پایان هر مسابقه به صدا در میآورد، برادرش نقش خوانندة خیابانگرد را بازی کرد، همسر اولش، ساشا، عکاس فیلم شد و... با این وجود فروش جهانی 225 میلیون دلاری فیلم، علاوه بر جایزة اسکار بهترین فیلم و کارگردانی باعث شد که اولین قسمت «راکی» به یک پدیده تبدیل شود.
آن هم درست وقتی که سال قبلش فیلم پرهزینة «آروارهها»ی اسپیلبرگ و سال بعدش «جنگ ستارگانِ» جورج لوکاس ساخته شده بود. دوربین بدون لرزش «گرت براون» در نماهایی که فیلمبردار دنبال سوژه میدوید( راکی اولین فیلمی بود که برای فیلمبرداریاش از استدیکم استفاده کردند) و گریم سنگین راکی در صحنههای زد و خورد به قدری توجه منتقدان را جلب کرد که منتقد معروفی مثل راجر ابرت امتیاز «چهار ستاره از چهار ستاره» را به فیلم داد و نوشت: «استالونه میتواند مارلون براندوی بعدی باشد.»
خود استالونه بعدا گفت: «مردم به راکی با لبوآ اعتماد کردند. باورتان نمیشود که با چه ذوق و شوقی میآیند و دربارة مبارزات راکی ازم سؤال میپرسند. آنها میخواهند که راکی واقعا وجود داشته باشد. خودم هم خیلی وقتها از این قضیه تعجب میکنم.»
راکی ادامه دارد
موفقیت غیرمنتظرة «راکی» ، به سر استالونه انداخت که هر چند سال یک بار فیلمنامة جدیدی با عنوان راکیnی ( n>2 )بسازد و این قهرمان تو سری خورده را مثل بتمن و سوپرمن ماندگار کند.
تنها فرق قسمت دوم راکی با قسمت اول این بود که آدریان با راکی ازدواج کرده بود وگرنه ایدة اصلی فیلم که مبارزه با آپولو بود به قوت خودش باقی مانده بود.
استالونه که برای بازی توی قسمت اول، فقط 23 هزار دلار گرفته بود، برای «راکی 3» (1982) به کمتر از 10میلیون دلار راضی نشد.
همین اتفاق برای شخصیت «راکی 3» هم افتاد، او هم حالا حسابی پولدار شده بود و به فکر بازنشستگی بود که یکدفعه از یک بوکسور نوپا به اسم کلوبرلانگ شکست میخورد. از طرفی میکی (مربی راکی در قسمت اول) هم به خاطر تهدیدهای پشت سر هم لانگ سکته قلبی میکند و میمیرد.
راکی با حریف قدیمیاش، آپولو دوست میشود و تصمیم میگیرد تحت تعلیم آپولو این بچه پرروی تازه به دوران رسیده (لانگ) را سر جایش بنشاند.
همین سال بود که استالونه شخصیت رمبو و فیلم «اولین خون» را رو کرد و یک جورهایی او را رقیب تجاری راکی کرد. خودش بعدا گفت: «راکی و رمبو ماشینهای پولسازی بودند که جایشان را با چیزی نمیتوان عوض کرد.»
چهارمین قسمت راکی که همزمان با «رمبو 2» ساخته شد، شعاریترین قسمت راکی بود. توی تیزر فیلم، دو تا مشت که روی یکی پرچم آمریکا و روی دیگری پرچم شوروی سابق بود، به هم میخورند و انفجاری رخ میداد، یعنی «ایها الناس، الان دوران جنگ سرد است».
فضای فیلم هم متأثر از همین دوران بود: راکی در سیبری تحت تعلیمات آپولو، با یک مشتزن غولپیکر روسی به اسم ایوان دراگو، روبهرو میشود.
نقش دراگو (که هیچ ربطی به کارتون دهکدة حیوانات ندارد) را «دولف لانگرن» سفیدپوست و مو طلایی بازی میکرد که بعدها به یکی از پایههای ثابت فیلمهای رزمی تبدیل شد.
راکی در آخر این فیلم هم مثل آخر «رمبو 3» میزند دهان قهرمان روسی را مسواک میکند. راکی 4 و رمبوی 2 و 3 که هر سه در دهه80 و در دوران ریگان ساخته شدند، سیاسیترین فیلمهای استالونه بودند. یکی تو کار ویتنامیها گذاشته بود و دو تای دیگر توی کار روسها.
گرایشهای سیاسی استالونه از همینجا شکل گرفت: او یک جمهوریخواه تیر شد و تا حالا هم همانطور مانده.
سال 1990 پنجمین قسمت راکی به دور از سیاستزدگی دهه 80 ساخته شد. توی این قسمت آسیبی که به مغز راکی وارد میشود او را مجبور میکند تا از بوکس کنارهگیری کند و به فیلادلفیا برگردد تا یک بوکسور جوان به اسم تامی گان را آموزش دهد.
اما در نهایت تامی مغرور میشود و در مقابل راکی میایستد. در بعضی جاها حرفها و تمرینهای میکی خدا بیامرز هم به صورت فلاشبک نشان داده میشود تا راهنمای راکی باشد.
راکی5 در گیشه موفقیت چندانی کسب نکرد و از آن سال به بعد شخصیت راکی کاملا محو شد. استالونه تصمیم گرفته بود راکی و رمبو را ول کند و بخت خودش را توی فیلمهای کمدی و درام آزمایش کند. اما غیر از این که به تعداد تمشکهای طلاییاش اضافه کند کار دیگری نکرد. مهمترین فیلمهای دهه نودیاش «آدمکشها» ، «محله پلیس» و «متخصص» بودند، اما نقشاش در هیچکدام نه خیلی زیرپوستی و دراماتیک بود و نه کمدی و خندهدار. استالونه همان آدم یغور دهه هشتاد بود که حالا به جای مشت از اسلحه استفاده میکرد و دیگر کسی هم چندان برایش تره خرد نمیکرد. همه داشتند او را فراموش میکردند.
بازگشت راکی
توی این سالهای کمکاری و فراموشی یکی از کارهای اصلی استالونه، رستورانداری بوده. او به همراه بروس ویلیس و آرنولد، صاحب رستورانهای زنجیرهای «سیاره هالیوودی» است.
شخصیت راکی در قسمت ششم هم مثل استالونه یک قهرمان بازنشسته است که سالهاست به رستورانداری پناه آورده. بازگشت او بعد از 16 سال به رینگ بوکس (و این که دارد قسمت چهارم رمبو را هم میسازد) یک جورهایی شبیه دغدغههای ذهنی خود استالونه است: هر دو دلشان برای بزن بزنهای 20 سال پیش تنگ شده، برای مشتزدنها و قهرمان اول میدان بودنها. برای وقتی که مردم تحویلشان میگرفتند و برای دیدنشان خروار خروار دلار خرج میکردند.
واقعا ناک اوت شد
آنتونیو تارور که در فیلم در نقش میسون دیکسون خبیث ظاهر میشود، قهرمان نیمه سنگین بوکس حرفهای است.
سیلوستر استالونه کلی افة آرت گذاشته و گفته: «دلیل اصلی او برای ساختن راکی بالبوآی آخری، این بوده که راکی5 اصلا هنری نبوده است!»
استاد استالونه در طول فیلم، یک دفعه واقعا ناکاوت شد و به بیمارستان رفت!
مایک تایسون، همان بوکسور لاابالی و خرزور در نقش خودش در فیلم ظاهر شده است.
استالونه در انتخاب نقشهایش آنقدر دقت داشته که نگو! در یکی از روزنامههای محلی فیلادلفیا نقدی از یک مسابقة بوکس میخواند و نویسنده را برای بازی به فیلمش میآورد.
بازی راکی هم قرار است در دسامبر2006 بیرون بیاید. کمپانی کار درست یوبی آن را ساخته است.
مسابقة بین راکی و دیکسون در فیلم، شباهت عجیبی به مسابقة مارچیانو و محمد علی کلی دارد.
این هم از ایدة کارگردانی خفن، بسیاری از صحنههای مبارزة فیلم را بعد از کات کارگردان هم ادامه دادهاند تا تماشاگران از هیجان نیفتند.
مردِ کج و کوله
قهرمان زندگیاش لئوناردو داوینچی است. خودش هم اوقات بیکاری نقاشی رنگ روغن میکشد.
مادرش طرفدار پر و پا قرص جکی چان است، در عین حال جکی چان یکی از بهترین دوستان خودش هم است.
در 15 سالگی، همکلاسیهای دبیرستاناش توی یک رأیگیری گفتند: «او شبیه آدمهایی است که عاقبت توسط صندلی الکتریکی اعدام میشود.»
دو رگه ایتالیایی ـ آمریکایی است.
28 بار نامزد دریافت تمشک طلایی و 10 بار برندة آن شده.
برای «راکی»، هم نامزد دریافت اسکار بازیگری و هم فیلمنامه شد.
عاشق فیلمهای بالیوودی، یا همان فیلم هندیِ است.
نویسنده راکی 1 تا 6، رمبو1 یا همان اولین خون تا رمبو 3، خود استالونه بوده.
تلفظ درست نام او، استالون است. استالون در زبان آمریکایی با کمی پس و پیش به معنای اسب نر است.
چند ماه پیش، استالونه مجسمة بسیار بزرگی از راکی را با کمال پررویی در موزة پاپ آرت آمریکا (یکی از مهمترین موزههای هنر دنیا) در مقابل یکی از دربهای اصلی نصب کرد و آن را یکی از قلههای تاریخ هنر خواند! (منظورش راکی است، نه مجسمه)